سر فصل ها
راهنمای بازاریابی دیجیتال حوزه سلامت:
شما یک مدیر بازاریابی دیجیتال حوزه سلامت هستید که میخواهید یک استراتژی بازاریابی برای کمپینهای B2B بسازید تا مشتریانی را به دست آورید. یا امکان دارد شما مدیر کسب و کار یک برند سلامت دیجیتال هستید که میخواهید گزینههای بازاریابی دیجیتال حوزه سلامت موجود برای کسب درآمد بیشتر و هدایت استراتژیهای بازاریابی خود را بیشتر درک کنید.
یا امکان دارد شما یک بازاریاب، فروشنده یا پزشک یا دندانپزشک هستید که می خواهد به حوزه سلامت دیجیتال وارد شود و میخواهید درباره این صنعت و رشد آن بیشتر بدانید. شما مدیر محتوای یک برند سلامت دیجیتال هستید که میخواهد بینش بیشتری در مورد بازاریابی دیجیتال حوزه سلامت و استراتژیهای محتوا داشته باشد پس با ما همراه باشید. ما در این مقاله نکات فراوانی در مورد بازاریابی دیجیتال حوزه سلامت به شما میدهیم.
ارتباطات بازاریابی حوزه سلامت چیست؟
دیجیتال اکنون بخشی از هر کاری است که ما انجام میدهیم و البته این در حوزهی سلامت نیز صدق میکند. مردم از دیجیتال برای مدیریت زندگی، کسب و کار خود و سلامتی خود نیز استفاده میکنند. نگاهی بیندازید که در یک دقیقه چقدر داده در اینترنت ایجاد و رد و بدل میشود. بازاریابی دیجیتال و غیر دیجیتال دیگر از هم جدا نیستند بلکه یک دیگر را تقویت میکنند. به عنوان مثال، با بازاریابی دیجیتال حوزه سلامت، بازاریابان میتوانند با محتوای عالی ارتباط هدفمند ایجاد کنند.
مشتریان را در رسانههای اجتماعی جذب کنند و از تجزیه و تحلیل کمپین برای ایجاد تعامل و وفاداری مشتری استفاده کنند. بازاریابان میتوانند به راحتی ارزش خود را به مدیران شرکت خود ثابت کنند و نسبت به روشهای بازاریابی سنتیتر، ارزش بهتری را برای سود شرکت ارائه دهند. دیجیتال در حال حاضر اساساً نحوه عملکرد بازاریابان در صنعت سلامت را تغییر داده است. همانطور که چشمانداز دیجیتال تکامل مییابد. صنعت بازاریابی سلامت دیجیتال مطمئناً دنبال خواهد شد. بازاریابی دیجیتال در حال حاضر برای رشد هر شرکتی حیاتی است.
بازاریابی دیجیتال حوزه سلامت
با بیش از چهار میلیارد کاربر اینترنت در سراسر جهان و بیش از 3.4 میلیارد کاربر فعال رسانههای اجتماعی، بازاریابی دیجیتال راهی برای دستیابی به مخاطبان بیشتر است. این آمار از آنچه که میتوانستید از طریق روشهای سنتی به دست آورد خیلی بیشتر است.
سه دلیل برای اینکه بازاریابی دیجیتال حوزه سلامت مهم است:
- این یک فرآیند قابل تکرار برای تولید درآمد ایجاد میکند و به شما امکان میدهد برای شرکت خود ارزش بیفزایید.
- قابل اندازه گیری است و به شما امکان میدهد تصمیمات بازاریابی مبتنی بر داده را بگیرید.
- این به شما امکان میدهد روابط مستقیمی با مشتریان قدیمی و مشتریان جدید خود ایجاد کنید که میتوانید به وفاداری به برند و درآمد تبدیل کنید.
چه کسی بازار سلامت دیجیتال را تشکیل میدهد؟
اکنون که پتانسیل بازار برای سلامت دیجیتال را میدانیم، بیایید به تفصیل به دستهها، سهامداران و شرکتهای موجود را نگاه کنیم.
دسته بندی شرکت های بازاریابی دیجیتال حوزه سلامت
هنگام بحث در مورد بازاریابی دیجیتال حوزه سلامت، مردم اغلب دستهبندیهای مختلفی را در تعریف خود لحاظ میکنند. در زیر نمای جامعی از مقولههای سلامت دیجیتال که در زمان نگارش این مقاله شناخته شدهاند، ارائه شده است. اما در این بخش که به سرعت در حال رشد است، دستهها مرتباً تغییر میکنند و نمونههای جدیدی ظاهر میشوند.
شرکتهای دیجیتال سلامت
انواع و اندازههای مختلفی از سازمانها برای ورود به فضای سلامت دیجیتال رقابت میکنند. در سطح بالا، دستهبندیها عبارتاند از:
- مؤسسات بهداشت و درمان
- مؤسسات تحقیقاتی دانشگاهی
- استارتآپهای دیجیتال سلامت
چگونه به استراتژی بازاریابی سلامت دیجیتال خود نزدیک شوید؟
جای تعجب نیست که هنگام بازاریابی برای سلامت ، رویکرد دیجیتالی مؤثرتر است. روشهای زیادی برای انتخاب وجود دارد و دانستن اینکه چه کاری باید انجام دهید میتواند بسیار سخت باشد، به خصوص اگر با منابع محدود کار میکنید. در اینجا ما بر روی روشهایی تمرکز میکنیم که برای جذب و تبدیل مشتریان سلامت دیجیتال موفق بودهاند، و میتوان آنها را به راحتی برون سپاری کرد و بسته به چرخه کسب و کار شما، آنها را افزایش یا کاهش داد. بازاریابی B2B در مورد برآوردن نیازهای سایر مشاغل است، اگرچه در نهایت تقاضا برای محصولات تولید شده توسط این مشاغل میتواند توسط مصرف کنندگان هدایت شود. ما سه گزینه B2B را بررسی خواهیم کرد:
- بازاریابی درونگرا
- بازاریابی مبتنی بر حساب
- یک رویکرد ترکیبی ورودی و ABM
بازاریابی درونگرا و بازاریابی دیجیتال حوزه سلامت
بازاریابی درونگرا با ایجاد محتوای ارزشمند و تجربیات متناسب با آنها، مشتریان را جذب میکند. بازاریابی درونگرا ارتباطاتی را ایجاد میکند که به دنبال آن هستند و مشکلاتی را که قبلاً داشتهاند را حل میکند. استراتژیهای بازاریابی درونگرا که مخاطبان هدف و شخصیتهای خریدار شما را جذب میکنند، با تولید و توسعه محتوا مرتبط هستند.
بازاریابی درونگرا در پنج مرحله
جذب: محتوای باکیفیت و آموزنده ایجاد و منتشر کنید که ارزشی برای مخاطبان هدف شما فراهم کند. تمرکز بر توزیع بر روی کانالهایی که به برند شما کمک میکند تا توسط افرادی که به اطلاعات نیاز دارند پیدا شود.
تبدیل: این محتوا را برای تولید سرنخ با تماس برای اقدام، کتابهای الکترونیکی و وبینارها بهینه کنید.
درگیر کردن: سرنخها را گرم نگه دارید و به آموزش آنها ادامه دهید. برای ادامه تلاشهای توزیع خود از کانالهای تعامل مانند ایمیل و تبلیغات هدفمند استفاده کنید. به طور معمول محتوای جدیدی را منتشر کنید که منجر به بازگشت مشتریان شود.
فروش: موقعیت خود را به عنوان مشاور در مورد موضوعاتی که در حال انتشار محتوا هستید، تقویت کنید. راه حلهای خود را برای مشکلات بررسی کنید. از ابزارهایی استفاده کنید که فرآیند خرید را آسانتر و شخصیتر میکند.
لذت: بسیاری از تلاشهای بازاریابی فوق را به اقدامات مفیدی که مشتریان شما نیز دوست خواهند داشت، تغییر دهید. سعی کنید تجربه آنها را با نام تجاری خود عالی کنید. آنها را به مروج برند خود تبدیل کنید که به رشد کسب و کار شما با چرخه عمر طولانیتر مشتری، افزایش فروش و ارجاع کمک میکند.
اندازه گیری
گزارشهایی که بهصورت روتین انجام میدهید برای هر استراتژی بازاریابی، به ویژه ABM یا بازاریابی ورودی مهم است. شما باید درک درستی از اینکه چه چیزی خوب کار میکند و چه چیزی خوب نیست داشته باشید. به موفقیتها متمایل شوید و ROI پایین را در هر چیز دیگری کاهش دهید. مطمئن شوید که تیمهای فروش و اجرایی شما ارزش کاملی را که بازاریابی برای تولید درآمد ارائه میکند، درک میکنند.
برای ورودی، به معیارهایی مانند:
- ترافیک
- سرنخهای تولید شده
- نرخ تبدیل (سرنخ تقسیم بر ترافیک)
- موارد فوق را بر اساس منبع یا کانال تفکیک کنید.
- فرصتهای فروش و ارزش خط تولید شده از منابع بازاریابی ورودی
- مشتریان تحت تأثیر ابتکارات بازاریابی درونگرا
بازاریابی مبتنی بر حساب در مقابل بازاریابی ورودی
برخی از بازاریابان تعجب میکنند که آیا باید منابع خود را به ABM یا بازاریابی ورودی اختصاص دهند. اما این یک تصمیم نیست. هر دو روش اصلی در جعبه ابزار بازاریابی مدرن هستند که هر کدام نقاط قوت و معیارهای خاص خود را دارند که در آن مؤثرتر هستند.
به طور کلی، هر کدام چه زمانی بهترین هستند؟
در حالی که افراد را در حسابهای هدف با محتوای شخصیسازی شده و تعاملات از طریق روشهای برون مرزی درگیر میکنید، میتوانید پیامهای خود را با حضور آنلاین خود تقویت کنید. شما در حال تلاش برای جذب هدف خود از طریق محتوای مفید هستید. حتی ممکن است یک حساب هدف جدید را از طریق تلاشهای بازاریابی ورودی خود شناسایی کنید. حسابی که کاملاً با تعریف شما از یک مشتری ایدهآل مطابقت دارد، حتی اگر آن را در لیست هدف اصلی قرار نداده باشید.
از آنجایی که موفقیت ورودی شما به یافتن محتوای آنلاین شما بستگی دارد، باید محتوای خود را با در نظر گرفتن SEO توسعه دهید. بسیاری از سازمانهای B2B نیز افزایش دسترسی محتوای خود را با استفاده از تبلیغات آنلاین مؤثر میدانند.
به طور خلاصه، این دو رویکرد با هم رقابت نمیکنند. برای برخی از شرکتها، یکی یا دیگری بهترین است. برای بسیاری در فضای سلامت دیجیتال، با توجه به ویژگیهای بازار، رویکرد ترکیبی بیشترین نتایج را خواهد داشت.
تاکتیکهای بازاریابی دیجیتال حوزه سلامت
هنگامی که در مورد استراتژی بازاریابی سلامت دیجیتال خود تصمیم گرفتید، وقت آن است که آمیخته بازاریابی خود را انتخاب کنید. ترکیبی از تاکتیکهایی که بر روی آنها شرط بندی میکنید تا به بهترین نحو مشتریان را جذب و تحت تأثیر قرار دهید.
همانطور که استراتژیهای بازاریابی زیادی وجود دارد، تاکتیکهای بازاریابی دیجیتال نیز وجود دارد. ما به مواردی که در سلامت دیجیتال موفق بودهاند نگاه خواهیم کرد. ترکیب بازاریابی سلامت دیجیتال خود را با در نظر گرفتن کاربران و نیازهای منحصر به فرد آنها انتخاب کنید. با یک استراتژی محتوا به عنوان ستون فقرات استراتژی بازاریابی خود شروع کنید .
استراتژی محتوا
استراتژی محتوا یک رویکرد بازاریابی استراتژیک است که بر ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و سازگار برای جذب و حفظ یک مخاطب کاملاً تعریف شده متمرکز است و در نهایت، برای انجام اقدامات سودآور مشتری متمرکز شده است.
به جای ارائه محصولات یا خدمات خود، شما محتوای واقعاً مرتبط و مفیدی را برای مشتریان احتمالی و مشتریان خود ارائه میدهید تا با دادن اطلاعات به آنها در حل مسائل خود کمک کنید، به طور ایده آل در قالبی که به آنها امکان میدهد با یک “داستان” معنی دار در مورد خود و آنچه که هستند شناسایی کنند.
تحقیقات سالانه مؤسسه بازاریابی محتوا نشان میدهد که پذیرش بازاریابی محتوا گسترده است و بازاریابان در این رویکرد ارزش پیدا میکنند. صرف نظر از نوع تاکتیکهای بازاریابی که استفاده میکنید، بازاریابی محتوا باید بخشی جدایی ناپذیر از فرآیند شما باشد، نه اینکه چیزی مجزا باشد. محتوای با کیفیت بخشی از همه اشکال بازاریابی است:
در واقع، بازاریابی محتوا ستون فقرات استراتژی بازاریابی دیجیتال شما است
- بازاریابی محتوا رسانههای اجتماعی، زیرا تبلیغات و گزیدههایی از محتوای اصلی شما میتواند به پستهای شرکت شما کمک کند.
- سئو، زیرا موتورهای جستوجو به کسبوکارها بر اساس کیفیت، حجم، ارتباط و انتشار معمول محتوای آنلاین پاداش میدهند.
- روابط عمومی، زیرا میتوانید محتوا را به سایر رسانهها منتقل کنید و مخاطبان خود را درگیر کنید.
- PPC و تبلیغات آنلاین مواردی است که برای کارکرد به محتوای عالی نیاز دارد. Google Ads از یک امتیاز کیفیت برای قضاوت در مورد کیفیت محتوای شما استفاده میکند، که بر محل تبلیغات و هزینه های شما تأثیر می گذارد.
- ایمیل و اتوماسیون، زیرا میتوانید از محتوای تازه به عنوان محرکی برای دسترسی به پایگاه مشترک خود استفاده کنید و مفید باشید.
- بازاریابی رویداد، زیرا شما میخواهید از شرکت برای ارسال پیام به موضوع یا مخاطبی که به رویدادهای آینده مربوط میشود استفاده کنید.
سه چیز که استراتژی محتوای شما به مشتریان و مشتریان بالقوه شما می دهد.
اعتبار شرکت را به عنوان یک مدیر فکری در فضا ایجاد می کند.
خدمات یا محصول شما را به عنوان راه حلی برای مشکلات تراز می کند.
فروشنده چنان اطلاعات خوبی ارائه می دهد که شما به برند وفادار می شوید. این مربوط به مخاطبان شماست. باید از منظر چیزی نوشته شود که به آن اهمیت می دهند.
تحقیقات بازار را میتوان به محتوای بیشتری تبدیل کرد. به عنوان مثال، نتایج یک نظرسنجی را بگیرید و در مورد آن یک پست وبلاگ بنویسید. همچنین میتوانید آن نوع محتوا را به infographics ، پست رسانههای اجتماعی، محتوای دیگری که دادههای بهدستآمده از تحقیق را برجسته میکند، تبدیل کنید.
2 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
قیمت مشاورتون چقدره؟
بسیار گویا و شفاف بیان کردید