منظور از فرایند کارآفرینی برای کاهش ریسک ایده های مخرب این است که اگر ایدهای بسیار مخرب و چالشبرانگیز وجود داشته باشد، میتواند سازمان را به چالش بکشد. حتی اگر ایدهای که باعث تحریک افراد پرشور و مصرفکننده شود و هنوز هم برای سازمان خطرآفرین باشد، راهی برای برونسازی این ایده وجود دارد و این مسیر فرایندی است که Roar (رتبه بندی ریسکهای کاربردی) نامیده میشود.
کالاهای بسته بندی مصرفی به روشهای شگفتانگیزی برای راهاندازی در مقیاس ساخته شده است که به برخی لجستیک واقعاً چشمگیر و فرایندهای منظم نیاز دارد. آزمایش تراکنش در چندین فروشگاه برای چند ماه می تواند به اعتبار این ایده کمک کند، اما مواقعی وجود دارد که به مرحله دیگری نیاز است. اینجاست که روش رتبه بندی ریسکهای کاربردی وارد عمل می شود. رتبه بندی ریسکهای کاربردی میتواند شکاف را پر کند و به کاهش خطر بیشتر پیشنهاد کمک کند.
رتبه بندی ریسکهای کاربردی با فکر کردن در مورد اینکه چگونه محصول یا نام تجاری خود را در مقیاس کوچک به مدت تقریباً یک تا دو سال عرضه کنید به منظور ایجاد اعتماد در مورد آینده آن شروع می شود. این کار به شما این فرصت را میدهد که بگویید: ما فقط این ایده را آزمایش نکردیم. ما آن را وارد سیصد فروشگاه کردیم و فروش را به این سطح رساندیم. اکنون، سازمان میتواند نسبت به پیشبینیهای ملی و راهاندازی در مقیاس کامل اطمینان داشته باشد. رتبه بندی ریسکهای کاربردی به یک ایده جدید اجازه میدهد تا به مقیاسی رشد کند که درونی کردن آن در سیستم های یک شرکت بزرگ قابل اجرا باشد.
اما رتبه بندی ریسکهای کاربردی همچنین به منظور تقلید از دوره کارآفرینی، ارائه یک شرکت بزرگ با کاهش ریسک است که بسیار فراتر از یک آزمایش است. این امر راهی برای اثبات مخاطرهآمیزترین ایدههای شماست و به آنها فرصتی برای رشد، تغییر و بهبود در طول مسیر میدهد. این صرفاً یک راه اندازی منطقهای نیست، بلکه یک دوره یادگیری است، یک دوره نهفتگی در مقیاس کوچک، به منظور بهینه سازی و رشد یک محصول یا نام تجاری. این امر در مورد دادن یک ایده مخرب برای زندگی و تنفس و رشد در طول زمان است.
رتبه بندی ریسک های کاربردی مستلزم یک فرایند کارآفرینی برای رشد است:
یک پایگاه مصرف کننده بسازید که کشش در مقابل تقاضا را افزایش دهد. در جایی که رقبای بزرگ ترجیح میدهند هزینه زیادی را برای تبلیغات صرف کنند تا مصرف کنندگان را به سمت فروشگاه سوق دهند، کارآفرینان فعالیتهای اولیه خود را روی خرده فروشان متمرکز میکنند تا از قدرت خود برای کشیدن مصرف کنندگان به سمت برند خود استفاده کنند. این کار میتواند به سادگی مشارکت با یک زنجیره خرده فروشی برای انجام امور نمایشی در فروشگاه یا ارائه پکهای رایگان محصول به یک خردهفروش در ازای ویژگی و نمایش باشد.
گسترش خردهفروشی را آهستهتر و آگاهانهتر بسازید. کارآفرینان اغلب بر روی راه اندازیهای کوچک مثل پنجاه، صد یا سیصد فروشگاه تمرکز میکنند تا اینکه در ابتدا تلاش کنند تا در سراسر کشور بدرخشند. این کار به آنها امکان میدهد هر چیزی را که برای رشد یک برند لازم است، یاد بگیرند، تکرار کنند و بهبود ببخشند، در حالی که به آنها زمان میدهد تا چیزهایی را که خردهفروش میخواهد ببیند تا محصول را در قفسه نگه دارد، ارائه دهند.
به گوش دادن، یادگیری و تکرار با مصرف کنندگان و مخاطبان هدف ادامه دهید. مصرف کنندگان چگونه از محصول شما استفاده میکنند و چگونه میتوانید آن را بهبود ببخشید؟ وارد نقاط توزیعی شوید که محصول شما در آن فروخته می شود و از خریدار، کارکنان فروشگاه و مدیر فروشگاه یاد بگیرید و این اطلاعات را به شرکت برگردانید تا کسب و کار خود را بدرخشد.
به گوش دادن و یادگیری از بازخورد خرده فروشان ادامه دهید. کار در خرده فروشی چیست و چگونه میتوانید رشد دسته بندی را به سمت برندی برنده و تولید کننده برنده سوق دهید؟ خریدار چه چیزی میخواهد که توسط رقبا ارائه نمیشود، جایی که شما بتوانید سطح مشارکت خود را نشان دهید؟
فرایندی کارآفرینی برای کاهش ریسک مخاطره آمیزترین ایده ها
چه چیزی باعث می شود که یک ایده برای یک شرکت بزرگ بسیار خطرناک به نظر برسد؟ این می تواند چیز جدیدی برای جهان باشد، چیزی که به کاملاً قابل لمس نیست و برای توسعه با مصرف کنندگان به زمان نیاز دارد. یا ممکن است خطرناک باشد زیرا از کسب و کار اصلی بسیار دور است، بدون اینکه راهی برای هدایت آن به ماشین آلات موجود وجود داشته باشد. هر چه که باشد، مدیریت معتقد است که این ایده ریسک بالایی دارد و قبل از اینکه بتوان آن را درونی کرد، برای اثبات یا رشد نیاز به زمان دارد.
نحوه عملکرد رتبه بندی ریسک های کاربردی
رهبری و رشد ایدهها بهعنوان یک استارتآپ به طور شهودی به معنای بهرهگیری از رویکرد کارآفرینانه برای اثبات و افزایش دوام کسب و کار است. در اینجا مثالی از نحوه عملکرد آن آورده شده است:
با توسعه مشارکتی یا انتخاب ایدهای شروع کنید که به اندازه کافی مخرب یا مخاطره آمیز است که نیاز به ساخت آهسته با درجه بالایی از یادگیری و تکرار دارد.
به این فکر کنید که چگونه ممکن است بتوانید ریسک را بیرونی کنید، فرایندهای چالش برانگیز را برای تیم خود انجام دهید و موانعی را که در حال حاضر باعث گیر کردن آنها یا کند شدن آنها می شود را بردارید.
در مورد اینکه چه کسی باید پروژه را رهبری کند فکر کنید. برای لحظهای به این موضوع فکر کنید: آیا بهتر است پروژهای را به کسی بسپارید که دارای حجم کاری سبک است یا ترجیح میدهید یک بنیانگذار متعهد و پرشور را برای اجرای روزانه این عملیات تعیین کنید؟ اگر کاری را که ما انجام میدهیم انجام دهید و به انتساب یک پروژه جدید به گونهای برخورد کنید که گویی یک بنیانگذار یا مدیرعامل را انتخاب میکنید، در این صورت چارچوب، رهبری و مدل رشدی که در ابتدا تنظیم شده است ممکن است روش شما را تغییر دهد.
مدل از بالا به پایین را طوری تنظیم کنید که ذینفعان شما سرمایه گذاران استارتاپ شوند. جلسات هیئت مدیره ماهانه را برای حفظ خطوط باز ارتباط و نظارت تنظیم کنید، در حالی که کار روزانه به بنیانگذار تیم شما واگذار می شود.
پروژه باید در نظر بگیرد که آیا نیاز به منبع خارجی کل فرایند آماده سازی راه اندازی، تولید در مقیاس کوچک و به دست آوردن توزیع در یک جغرافیای مورد علاقه دارد. اجازه دهید رشد از صفر شروع شود و قبل از اینکه دوباره به سازمان بزرگتر بازگردد، در سریعترین زمان ممکن به صورت پایدار بسازید.
پروژه را طوری تنظیم کنید که با سود و زیان خنثی اجرا شود. تمام درآمد حاصل از فروش محصول بلافاصله مجدداً در برند سرمایه گذاری می شود تا به افزایش تقاضا و بهبود مجدد کمک کند. پشتیبانی با یک روش کارآفرینانه و ناقص انجام می شود.