راهنمای استراتژی بازاریابی دیجیتال 2024

استراتژی بازاریابی دیجیتال 2024

بسیاری از ما بدون گوشی‌ هوشمند، تبلت‌ و رایانه‌ سردرگم می‌شویم. مردم اطلاعات زیادی را در این دستگاه‌ها به دست می‌آورند، به همین دلیل است که استراتژی بازاریابی دیجیتال برای هر صاحب کسب و کاری ضروری است. شما می‌خواهید مشتریان را در حالی که در موتورهای جستجو می‌کنند و رسانه‌های اجتماعی را بررسی می‌کنند جذب کنید. بازاریابی در این پلتفرم‌ها تبلیغات شما را بهبود می‌بخشد و منجر به فروش و درآمد بیشتر می‌شود.

استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟

استراتژی بازاریابی دیجیتال طرحی است که یک محصول یا برند را در مقابل مشتریان بالقوه قرار می‌دهد. هدف می تواند رشد برند یا رسیدن به اهداف درآمدی خاص باشد. استراتژی بازاریابی دیجیتال یک استراتژی است که منحصراً بر روی رسانه‌های دیجیتال مانند موتورهای جستجو، وب‌سایت‌ها یا رسانه‌های اجتماعی کار می‌کند. به عنوان یک استراتژی، کمپین تاکتیک‌های خاصی را در پیش گرفته و آنها را اجرا می‌کند. یکی از این تاکتیک‌ها ممکن است انجام تبلیغات رسانه‌های اجتماعی باشد که بیشترین علاقه‌مندان به محصول یا خدمات شما را هدف قرار می‌دهد.

بازاریابی دیجیتال

چرا یک استراتژی بازاریابی دیجیتال مهم است؟

در حالی که ممکن است بدانید که به یک استراتژی بازاریابی نیاز دارید ولی به طور کامل درک نکنید که چرا آن‌قدر مهم است. در اینجا چند نکته مهم وجود دارد که باید در نظر بگیرید تا به شما کمک کند زمان و انرژی مناسب را برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال قوی اختصاص دهید.

1- سهم بازار را درک کنید : یک استراتژی واضح به شما کمک می‌کند سهم بازار خود را بهتر درک کنید. بدون این درک، ممکن است تقاضا برای محصولات یا خدمات خود را دست کم بگیرید یا بیش از حد برآورد کنید. این استراتژی به شما کمک می‌کند تا بازار را به طور کامل درک کنید و رفتارها، نیازها، رقبا و مشخصات مشتری را در نظر بگیرید.

2- رقبا سهم بازار را به دست می ‌آورند: اگر استراتژی بازاریابی دیجیتال ندارید، می‌توانید شرط بندی کنید که رقبای شما دارند و از آن برای به دست آوردن سهم بازار در حالی که بر تاکتیک‌های بازاریابی سنتی تکیه می‌کنید استفاده می‌کنند. شما باید روی دیجیتال مارکتینگ سرمایه گذاری کنید تا دید مخاطبان هدف خود را حفظ کنید و زمانی که آن مخاطب تصمیم به خرید دارد در گفتگو بمانید. شما نمی‌خواهید در حالی که رقابت سهم بازار شما را از بین می‌برد، کنار گذاشته شوید.

3- یک پیشنهاد ارزش آنلاین ایجاد کنید: توسعه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال به شما کمک می‌کند تا ارزش پیشنهادی آنلاین خود را توسعه دهید. هدف ارزش پیشنهادی بهبود تجربه کاربر هنگام خرید محصول یا خدمات شما بدون توجه به شخصیت مشتری است. این بدان معناست که برند شما برای چندین نوع خریدار جذاب است زیرا قیمت مناسبی دارد و خرید آن آسان است. هدف این است که مشتریان وفاداری ایجاد کنید که محصولات و برند شما را دوست داشته باشند و آن را با خانواده و دوستان به اشتراک بگذارند.

4- مشتریان خود را بشناسید: با استفاده از ابزارهای بازخورد کاربر، می‌توانید احساسات مصرف کننده در مورد محصولات یا خدمات خود را بهتر درک کنید. حضور در بازار دیجیتال، انجام نظرسنجی بازار و دریافت بازخورد و نظرات مشتریان آسان است. این کار به شما کمک می‌کند تاکتیک‌های بازاریابی را برای تمرکز بر آنچه که برای شرکت شما بهترین کار را انجام می‌دهد، ساده کنید. همچنین به شما کمک می‌کند محصولات و خدمات را اصلاح کنید تا بهترین راه حل برای بازار هدف شما باشد.

5- در بازار رقابتی چابک بمانید: برندهای برتر دائماً در حال اصلاح برند و تجربه کاربری خود هستند. این به آنها کمک می‌کند تا از رقبا جلوتر بمانند زیرا تغییرات به نیازها یا خواسته‌های مصرف کنندگان پاسخ می‌دهد. شما می‌خواهید کسب و کار شما نیز پویا و چابک باشد، آماده و قادر به حرکت با جزر و مد خواسته‌های مصرف کننده باشد.

استراتژی بازاریابی دیجیتال در مقابل کمپین دیجیتال مارکتینگ

صاحبان مشاغل اغلب دو اصطلاح استراتژی و کمپین را با هم اشتباه می‌گیرند و به جای یکدیگر از آنها استفاده می‌کنند. در حالی که شباهت‌هایی وجود دارد، استراتژی بازاریابی دیجیتال با کمپین بازاریابی دیجیتال متفاوت است، اگرچه برای داشتن دیگری به یکی نیاز دارید.

استراتژی بازاریابی دیجیتال برنامه‌ای است که شما برای کمپین بازاریابی خود دارید. برای دستیابی به موفقیت به جمعیت شناسی، مزایای محصول و پلتفرم‌ها نگاه می‌کند. کمپین دیجیتال مارکتینگ اقدام واقعی شماست. یک استراتژی بازاریابی دیجیتال می تواند چندین کمپین بازاریابی دیجیتال داشته باشد. ممکن است یک کمپین در فیس‌بوک داشته باشید در حالی که دیگری در اینستاگرام اجرا شود. کمپین‌ها از استراتژی شما حمایت می‌کنند و آن را اجرا می‌کنند.

استراتژی بازاریابی دیجیتال در مقابل تاکتیک دیجیتال مارکتینگ

همان‌طور که بین استراتژی بازاریابی دیجیتال و کمپین بازاریابی دیجیتال تفاوت‌هایی وجود دارد، بین استراتژی بازاریابی دیجیتال و تاکتیک دیجیتال مارکتینگ نیز تفاوت‌هایی وجود دارد. یک تاکتیک بسیار شبیه یک کمپین است، زیرا اقدامی است که برای اجرای استراتژی بازاریابی دیجیتال انجام می‌دهید.

تاکتیک‌ها اغلب حساس به جدول زمانی هستند و به عنوان بخشی از یک برنامه عملیاتی اجرا می‌شوند. تاکتیک‌ها بخشی از کمپین هستند و اقدامات خاصی را در کمپین انجام می‌دهند.

به‌عنوان‌مثال، استراتژی بازاریابی دیجیتال ممکن است یافتن تأثیرگذارانی باشد تا محصول یا خدمات شما را به دنبال کنندگان خود توصیه کنند. یک تاکتیک این است که با یک تأثیرگذار خاص تماس بگیرید تا ببینید آیا بین برند شما و برند شما تناسب وجود دارد یا خیر. این تاکتیک از هدف کلی استراتژی پشتیبانی می‌کند و شروع کمپینی است که از وضعیت تأثیرگذار برای جلب علاقه استفاده می‌کند.

 بازاریابی دیجیتال

چگونه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال ایجاد کنیم

توسعه یک استراتژی معنادار برای موفقیت اهداف فروش شما حیاتی است. شما می‌خواهید استراتژی جامع و شامل چندین جنبه باشد تا به بهترین نحو به مخاطبان هدف خود دسترسی پیدا کنید. در اینجا 10 مرحله برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال آورده شده است.

مرحله 1: یک پرسونای مشتری بنویسید

شخصیت مشتری، کهن الگوی مشتری کامل است. این شخصی است که به احتمال زیاد محصولات یا خدمات شما را خریداری می‌کند. شخصیت بر اساس ترجیحات، رفتارها و نقاط درد افراد است. برای مثال، ممکن است عصای پیاده روی بفروشید. پرسونای مشتری شخصی است که مسن‌تر، شاید بالای 60 سال باشد و به دلیل مشکلات زانو یا لگن در راه رفتن مشکل دارد. تعادل آنها از بین رفته و از استفاده از عصا سود می‌برند. شما ممکن است این شخصیت را با گفتن اینکه هنوز به اندازه کافی متحرک هستند و نیازی به واکر ندارند، متمایز کنید. هرچه بتوانید دقیق‌تر باشید، بازاریابی هدف شما برای این گروه بهتر خواهد بود.

مرحله 2: همه اهداف را شناسایی کنید

اهداف باید حول محور نفوذ به بازار و کلیک دیجیتالی برای خرید باشد. شما می‌توانید از ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس برای ردیابی و سنجش پیشرفت و موفقیت خود استفاده کنید. اهداف باید واضح و قابل اندازه‌گیری باشند، بنابراین می‌توانید قاطعانه بیان کنید که آیا به آن‌ها می‌رسید یا خیر. اهداف همچنین باید از اهداف تجاری شما حمایت کنند.

یک مثال از هدف بازاریابی دیجیتال ممکن است دریافت ۱۰۰۰۰۰ بازدید در یک ماه برای یک تبلیغ فیس‌بوک باشد. این امر آگاهی از برند را افزایش می‌دهد و تعداد ویوهای مورد نیاز برای تبدیل فروش کافی را به شما می‌دهد. شما می‌توانید نتایج خود را از طریق مدیر تبلیغات فیس بوک نظارت کنید تا ببینید آیا تبلیغ شما به اعداد هدف می‌رسد یا خیر. اگر این‌طور نیست، ممکن است لازم باشد هزینه تبلیغات را افزایش دهید تا به افراد بیشتری دسترسی پیدا کنید.

مرحله 3: محتوای مناسب را توسعه دهید

بسته به استراتژی خود، می‌خواهید محتوا را برای رسیدن به اهداف استراتژی خود سفارشی کنید. بسته به استراتژی کلی شما و کمپین‌هایی که به کار می‌گیرید، محتوا ممکن است کپی تبلیغات، وبلاگ‌ها، پست‌های رسانه‌های اجتماعی یا کاغذهای سفید باشد. یک تقویم محتوایی ایجاد کنید که اطمینان حاصل کند که مخاطبان شما مرتباً از محتوای شما فید قطره‌ای دریافت می‌کنند. این کار برند شما را در ذهن خود نگه می‌دارد و آگاهی از برند را افزایش می‌دهد.

به‌عنوان‌مثال، اگر استراتژی محتوای شما ارائه نکات مفید در وبلاگ است، مطمئن شوید که به طور مداوم وبلاگ‌ها را منتشر می‌کنید. این بسته به اهداف شما می تواند روزانه، هفتگی یا ماهانه باشد. نکته کلیدی این است که یکنواخت باشید و مهلت‌های انتشار را رعایت کنید، بنابراین مخاطبان هدف شما محتوای تازه دریافت می‌کنند و در روزهای خاصی منتظر این محتوا هستند.

مرحله 4: کانال های بازاریابی دیجیتال موجود را مرور کنید

آنچه را که در حال حاضر انجام می‌دهید ارزیابی کنید و ارزیابی کنید که آیا موفقیتی را که به آن امیدوار بودید می‌بینید یا خیر. اکنون زمان آن است که کمپین‌های موجود را اصلاح کنید یا آنها را حذف کنید و منابع بودجه را به مناطق دیگری منتقل کنید که ممکن است موفق‌تر باشند. همچنین می‌توانید راه‌های جدید و جالبی را برای نوآوری در زمینه‌هایی با عملکرد ضعیف که هنوز احساس می‌کنید شایستگی دارند، کشف کنید. به‌عنوان‌مثال، ممکن است متوجه شوید که تبلیغات شما آن‌طور که انتظار می‌رود عمل نکرده است. به جای دور شدن از تبلیغات، ممکن است بخواهید با یک تیم تبلیغاتی متفاوت کار کنید که سابقه موفقیت بهتری دارد.

کانال های بازاریابی دیجیتال

مرحله 5: اتوماسیون ها را برای ساده سازی کار پیاده سازی کنید

به کمپین‌های خود و فرایندی که مخاطبان هدف برای خرید محصول یا تماس با شما باید طی کنند، نگاهی بیندازید. در صورت امکان، کارها را خودکار کنید، بنابراین نیازی به صرف زمان و انرژی اضافی برای آنها ندارید. نمونه‌ای از اتوماسیون ممکن است در تولید محتوای شما باشد. ممکن است شما یک تقویم محتوایی برای رسانه‌های اجتماعی داشته باشید، و پلتفرم‌هایی وجود دارند که به طور خودکار محتوا را بر اساس برنامه زمانی در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مربوطه منتشر می‌کنند. این کار زمان و انرژی را برای تمرکز روی کارهای دیگر آزاد می‌کند.

مرحله 6: مطمئن شوید که وب سایت شما برای موبایل بهینه شده است

بسیاری از مردم محتوای دیجیتال را در گوشی‌های هوشمند باز می‌کنند. این بدان معناست که کمپین دیجیتال شما باید برای مصرف موبایل بهینه شود در غیر این صورت مردم از وب سایت شما خارج می‌شوند. وب سایت شما باید به سرعت بارگیری شود، برای مشاهده موبایل تراز باشد و کاربر پسند باشد. خرید از تلفن، ثبت نام در لیست ایمیل شما یا تماس با شما در صورت داشتن سؤال برای مردم آسان کنید.

گوگل سایت‌های سازگار با موبایل را در اولویت قرار می‌دهد، بنابراین این باید از ابتدا در اولویت باشد. شما می‌خواهید به گوگل هر دلیلی برای جستجو و رتبه بندی سایت خود بدهید. قرار گرفتن در صدر نتایج جستجو یک استراتژی بازاریابی دیجیتال برای خود است و پاسخگویی تلفن همراه یکی از تاکتیک‌هایی است که به شما در رتبه‌بندی کمک می‌کند.

مرحله 7: ارتباط با شما آسان باشد

بازار هدف شما ممکن است سؤالاتی داشته باشد و اگر به آن سؤالات سریع پاسخ داده شود، به راحتی خرید خواهد کرد. این بدان معنی است که شما باید در رسانه‌های اجتماعی پاسخگو باشید و برای پاسخ به سؤالات مردم در تبلیغات و پست‌های رسانه‌های اجتماعی وقت بگذارید. هر چه بیشتر درگیر باشید، برای برند شما بهتر است. شما همچنین می‌خواهید به صفحات فرود که دارید نگاه کنید. دعوت به اقدام را که در صفحه وجود دارد ارزیابی کنید و مطمئن شوید که به طور واضح و مختصر درخواست فروش را دارد.

مرحله 8: فناوری مناسب را انتخاب کنید

هدف این است که بدون غرق شدن در کار اضافی، پیام‌های مناسب و تماس انسانی را در صورت لزوم به مخاطبان هدف خود ارائه دهید. از سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM) برای مدیریت مخاطبین، سرمایه‌گذاری در نرم‌افزار اتوماسیون و استفاده از فناوری هوش مصنوعی تا جایی که می‌توانید استفاده کنید.

فناوری برای حمایت از تلاش‌های بازاریابی دیجیتال شما وجود دارد و در صورت استفاده صحیح، حجم کاری شما را کاهش می‌دهد، بنابراین می‌توانید بر روی کارهایی تمرکز کنید که برای هدایت در کسب‌وکار جدید بسیار مهم هستند. به‌عنوان‌مثال، یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان می‌تواند به طور خودکار ایمیل‌های یادآوری را از طرف شما ارسال کند و شما را برای تماس‌های تلفنی و پیگیری با سرنخ‌های داغ آزاد کند.

مرحله 9: آنچه شما را منحصر به فرد می ‌کند مجدداً تأیید کنید

هر کسب و کاری باید یک پیشنهاد فروش منحصر به فرد داشته باشد. این چیزی است که شما را متمایز می‌کند و در هنگام بازاریابی اولویت اصلی است. اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید، پیشنهاد فروش منحصر به فرد خود را شناسایی کرده و آن را بنویسید. آن را در استراتژی بازاریابی خود بگنجانید، تا مخاطبان هدف شما بتوانند ببینند چرا باید شما را در رقابت انتخاب کنند.

پیشنهاد فروش منحصر به فرد شما باید همیشه برای مخاطب هدف روشن شود. اگر کمپین‌های بازاریابی فعلی شما این موضوع را برجسته نمی‌کند، باید کمپین‌های خود را برای انجام این کار دوباره کار کنید.

مرحله 10: پیشرفت را پیگیری کنید

ایجاد سیستمی که پیشرفت را ردیابی می‌کند باید بخشی از فرایند کمپین شما باشد. پس  شما می‌خواهید بدانید که آیا کمپین شما موفقیت آمیز است و آیا باید تکرار شود. منابع بیشتری را در کمپین‌هایی قرار دهید که نتایج دلخواه را ایجاد می‌کنند و منابع کمتری را در کمپین‌هایی که آن چیزی را که شما انتظار دارید را ارائه نمی‌دهند.

همه باید اهداف کمپین خود را بدانند و آماده باشند تا در صورت نیاز آنها را تنظیم کنند تا نتایج بهتری مطابق با اهداف ارائه دهند. این بخشی از یک شرکت چابک است که می تواند در صورت لزوم با اطلاعات در زمان واقعی سازگار شود.

چند نوع استراتژی بازاریابی دیجیتال

چند نوع استراتژی بازاریابی دیجیتال

هنگام توسعه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال، شما می‌خواهید به اهداف خود، آنچه که مخاطبان بیشتر از آن استقبال می‌کنند و بودجه خود فکر کنید. نتایج برخی از استراتژی‌ها نسبت به سایرین زمان بیشتری می‌برد. شما باید گزینه‌ها را بسنجید تا ببینید چه چیزی برای شرکت شما بهترین است.

بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا یک استراتژی رایج برای بسیاری از صاحبان مشاغل است. تمرکز آن ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و سازگار برای مخاطبان هدف است. این محتوا برای جذب افراد به برند و حفظ علاقه آنها به خرید و یادگیری بیشتر است. رایج‌ترین نوع بازاریابی محتوا وبلاگ نویسی است. وقتی وبلاگ می‌زنید، محصول خود را معرفی نمی‌کنید. در عوض، بینش، نکات و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار خوانندگان قرار می‌دهید که به آنها در محل کار یا خانه کمک می‌کند. به‌عنوان‌مثال، اگر یک پیمانکار عمومی هستید، ممکن است یک وبلاگ در مورد انجام کارهای تعمیر و نگهداری در اطراف خانه داشته باشید.

این چیزی است که مخاطبان شما احتمالاً شما را برای انجام آن استخدام نمی‌کنند، اما باعث ایجاد اعتبار و اعتماد در آنها می‌شود، زیرا آنها شما را به عنوان منبع اصلی برای تعمیر و بازسازی خانه می‌دانند. همچنین می‌توانید فهرست‌های تزیینات و دستورالعمل‌های مهمانی را در تعطیلات بگنجانید که به شرکت شما حسی انسانی بدهد. اکثر اشکال بازاریابی دیجیتال نوعی بازاریابی محتوا هستند. در زیر به طور خاص به آنها خواهیم پرداخت، زیرا هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند.

تبلیغات پولی

اکثر صاحبان مشاغل با تبلیغات پولی آشنا هستند. اینها تبلیغات در تلویزیون یا رادیو هستند. وقتی صحبت از تبلیغات دیجیتالی پولی به میان می‌آید، تبلیغات در وب‌سایت‌ها، موتورهای جستجو یا پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی قرار می‌گیرند. در تبلیغات پولی، شما در حال خرید فضای تبلیغاتی هستید که از منابع دیجیتالی استفاده می‌کند تا مشخص کند چه کسی تبلیغ را می‌بیند. موتورهای جستجو و وب‌سایت‌ها سرنخ‌هایی را جمع‌آوری می‌کنند که به تبلیغ‌کنندگان کمک می‌کند تا تبلیغات را بر اساس آنچه مصرف‌کنندگان آنلاین جستجو می‌کنند، تنظیم کنند.

هنگامی که از وب سایتی در مورد خرید خودرو بازدید می‌کنید، ناگهان تبلیغات خودرو را در تمام سایت‌هایی که مرور می‌کنید و در رسانه‌های اجتماعی خود مشاهده می‌کنید. به همین دلیل است که تبلیغات دیجیتال بسیار جذاب هستند. آنها در مقایسه با تبلیغات سنتی ارزان هستند و می‌توانند به صراحت مخاطبانی را هدف قرار دهند که می‌دانید شخصیت جمعیتی یا مشتری شما را برآورده می‌کنند.

یکی از چیزهای خوب در مورد تبلیغات پولی در فضاهای دیجیتال کمک هزینه بودجه است. فضای دیجیتال به کسانی که بودجه کمی دارند این امکان را می‌دهد که گروهی را با کسانی که بودجه زیادی دارند هدف قرار دهند. این امر باعث می شود که تبلیغات پولی برای صاحبان مشاغل کوچک قابل دسترسی باشد.

بازاریابی ایمیلی

بازاریابی ایمیلی

اگر از قبل لیستی از دنبال کنندگان دارید، می‌توانید ایمیل‌هایی را برای آنها ارسال کنید که برای تبدیل به فروش طراحی شده‌اند. ممکن است بازاریابی ایمیلی را با محتوای مفیدی که مستقیماً به فروش نمی‌رسد، ترکیب کنید، مانند ارجاع آنها به آخرین وبلاگ یا لیست نکات، اما هدف تبدیل ایمیل‌ها به مشتری است. هنگام ایجاد یک لیست ایمیل، به یکی از کمپین‌های بازاریابی دیگر خود مانند تبلیغات یا وبلاگ‌ها نیاز دارید. وقتی ایمیل را می‌گیرید، مطمئن شوید که یک فرایند انتخاب دوگانه برای جلوگیری از ورود ربات‌های هرزنامه به لیست شما و داشتن سرنخ‌های مرده دارید. هنگامی که یک لیست دارید، آن را تقسیم بندی کنید تا بتوانید گروه‌هایی از شخصیت‌های مشتری داشته باشید که جمعیت شناسی خاصی را هدف قرار می‌دهند.

از خرید لیست دوری کنید، زیرا اغلب به عنوان هرزنامه در نظر گرفته می‌شوند و به این ترتیب برچسب گذاری می‌شوند. شما نمی‌خواهید به عنوان یک هرزنامه علامت گذاری شوید، زیرا این امر بازاریابی ایمیلی را بسیار دشوارتر می‌کند. برخی از افراد ممکن است اشتراک خود را لغو کنند، اما اشکالی ندارد. به هر حال می‌خواهید آن‌هایی را پرورش دهید که سرنخ‌های خوبی برای شما هستند.

بازاریابی از طریق رسانه‌ های اجتماعی

بازاریابی از طریق رسانه‌ های اجتماعی

بازاریابی رسانه‌های اجتماعی از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی برای تبلیغ و فروش محصولات و خدمات شما استفاده می‌کند. این تبلیغات خریداری شده در پلت فرم رسانه‌های اجتماعی نیست، بلکه محتوای جدید و مدیریت شده‌ای است که فکر می‌کنید مخاطبان شما ارزشمند خواهند بود.

این ممکن است بررسی محصول، توصیفات، الگوهای رفتاری، اینفوگرافیک‌ها یا سایر محتوایی باشد که مخاطبان شما را آموزش و سرگرم می‌کند. هدف این است که فالوورهای رسانه‌های اجتماعی خود را به فهرستی قابل توجه افزایش دهید که به شما امکان می‌دهد محصولات یا خدمات و فروش را مستقیماً برای مخاطبان هدف خود تبلیغ کنید.

افزایش فالوور ممکن است زمان بر باشد، اما به همین دلیل است که می‌خواهید به طور مداوم محتوایی تولید کنید که گروه هدف شما بخواهد آن را به اشتراک بگذارد. اغلب، هنگام ایجاد فالوور، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی با تبلیغات رسانه‌های اجتماعی ترکیب می شود تا مخاطبان را افزایش دهد و دنبال کنندگان وفادار ایجاد کند.

اینفلوئنسر مارکتینگ

اینفلوئنسرها افرادی هستند که به دلیل محتوایی که منتشر می‌کنند یا شخصیت مشهورشان در شبکه‌های اجتماعی فالوور زیادی دارند. جذب یک اینفلوئنسر برای تبلیغ برند شما در کانال‌های رسانه‌های اجتماعی خود می‌تواند راه طولانی برای ایجاد دنبال‌کنندگان بیشتر و افزایش فروش داشته باشد. اینفلوئنسرها اساساً محصول یا خدمات شما را تأیید می‌کنند.

برخی از اینفلوئنسرها این کار را با پرداخت هزینه انجام می‌دهند، در حالی که برخی دیگر این کار را برای محصولات یا خدمات رایگان انجام می‌دهند. هر کدام متفاوت است، بنابراین باید با اینفلوئنسر تماس بگیرید تا ببینید شرایط آنها چیست.

سخن پایانی

توسعه یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ که کارآمد باشد زمان و تلاش می‌خواهد. شما ممکن است از تاکتیک‌ها و کمپین‌های مختلفی برای رسیدن به اهداف نهایی خود یعنی فروش و آگاهی از برند استفاده کنید. در مورد استراتژی خود صبور باشید و موفقیت را بسنجید تا بتوانید در صورت نیاز تاکتیک‌ها را تنظیم کنید.

سؤالات متداول استراتژی بازاریابی دیجیتال

یک استراتژی بازاریابی دیجیتال باید شامل شخصیت مشتری، محتوای جذاب و نتایج قابل اندازه گیری باشد.

استراتژی دیجیتال مارکتینگ مجموعه‌ای از رویکردها، تکنیک‌ها و ابزارهایی است که برای جلب مخاطبان، افزایش فروش، افزایش شناخت برند و بهبود ارتباط با مشتریان در فضای دیجیتال استفاده می‌شود.

با توجه به رشد روزافزون استفاده از اینترنت و رسانه‌های اجتماعی، استراتژی دیجیتال مارکتینگ امکان ارتباط با مخاطبان را فراهم می‌کند، امکان دسترسی به بازارهای جدید را فراهم می‌سازد و به برند اجازه می‌دهد تا در مقابل رقبا رقابت کند.

برای طراحی استراتژی دیجیتال مارکتینگ، ابتدا باید هدف خود را مشخص کنید، سپس مخاطبان خود را تعریف کنید، به تحلیل بازار و رقبا بپردازید، رویکردها و تکنیک‌های مناسب را انتخاب کنید و در نهایت برنامه عملیاتی راه‌اندازی کنید.

برای استفاده از رسانه‌های اجتماعی در استراتژی دیجیتال مارکتینگ باید محتوای جذاب و مفید را ارائه داد، با مخاطبان ارتباط فعال داشت، به ارزیابی و پاسخ به بازخوردهای مشتریان توجه کرد و از تبلیغات مدیریت شده در این پلتفرم‌ها استفاده کرد.

درباره نویسنده

پست های مرتبط