احتمالاً تابهحال وارد اتاقی شدهاید که دیوارهایش به رنگ زرد بوده و احساس اضطراب کردهاید یا هنگامی که به یک نقاشی آبی خیره شدهاید و احساس آرامش کردهاید. مطالعات روانشناسی رنگ به ما میگوید که رنگها احساسات فردی را برمی انگیزد. میتوان از رنگهای مختلف برای ایجاد زمینه برای سبک برند و حتی برای ایجاد تبلیغ از برند استفاده کرد.
چه صاحب کسب و کار جدیدی باشید که به دنبال ایجاد یک نام تجاری قوی هستید یا یک بازاریاب که امیدوار است نحوه استفاده از روانشناسی رنگ در بازاریابی را بیاموزد، این مقاله میتواند منبعی مفید برایتان باشد. در این مقاله، نگاهی خواهیم داشت به اینکه روانشناسی رنگ چیست و چگونه در استراتژی بازاریابی قرار میگیرد. شما یاد خواهید گرفت که چگونه از روانشناسی رنگ برای ایجاد آگاهی از برند استفاده کنید و در نهایت، قدرت برخی از محبوبترین رنگهای برند که ممکن است از بین آنها انتخاب کنید.
روانشناسی رنگ چیست؟
روانشناسی رنگها به مطالعه چگونگی تأثیر رنگها بر رفتار و احساسات انسان میپردازد. باور عمومی بر این است که توانایی رنگها برای برانگیختن احساسات خاص با خاطراتی که ما از آن رنگهای خاص در طول زندگی خود داریم، مرتبط است. بهعنوانمثال، از آنجایی که بیشتر مردم اقیانوسها و دریاها را آرام میدانند، رنگ آبی اغلب با احساس آرامش و ثبات همراه است.
بررسی تاریخی روانشناسی رنگ در بازاریابی
کاوش در دنیای زنده رنگها و تأثیر آنها بر روان ما فقط جذابیت یک بازاریاب امروزی نیست. ریشههای آن به گذشتههای دور کشیده شده است. نگاهی به آن تاریخ میتواند به ما در درک روانشناسی رنگ و رفتار انسان کمک کند.
1. زمزمه هایی از دوران باستان: فراعنه مصر باستان، به طور تصادفی رنگهایی را برای کاخ های باشکوه و جواهرات پیچیده خود انتخاب نمی کردند. رنگها نمادین بودند و دارای نمادهای عمیق بودند. طلا طنین ابدیت بود، در حالی که آبی آینه آسمان و نیل وسیع بود.
2. عصر مصرف گرایی: انقلاب صنعتی، عصری که تولید و مصرف را متحول کرد. همانطور که کارخانه ها محصولات بی شماری را تولید می کردند، بسته بندی و ارائه اهمیت پیدا کرد و رنگها شروع به ایفای نقش محوری در متمایز کردن یک محصول از محصول دیگر کردند.
3. عصر طلایی تبلیغات: در قرن 19 و اوایل قرن 20، روزنامه ها و مجلات مملو از تبلیغات بودند. دوران سیاه و سفید جای خود را به شورش رنگها داد. تبلیغکنندگان باهوش آن زمان متوجه رنگهای بالقوه بسیار زیادی شدند.
4. برندینگ: با ورود به نیمه دوم قرن بیستم، نام تجاری تبدیل به کلید واژه شد. شرکتها صرفاً محصولات نمی فروختند؛ آنها تجربه ها، احساسات و هویت ها را می فروختند. کوکاکولا فقط یک نوشابه نبود بلکه احساسی بود که در قرمز نمادین خود پیچیده شده بود و نشانگر گرما، شادی و جشن گرفتن بود.
5. بازاریابی دیجیتال: ظهور بازاریابی دیجیتال چالش ها و فرصت های جدیدی را به همراه داشت. اصول قدیمی روانشناسی رنگها اکنون در پیکسل ها و طرح های دیجیتال اعمال می شد. رنگ دکمه «اکنون خرید کن» یک وب سایت یک انتخاب طراحی صرف نبود. پیامدهای مستقیمی بر نرخ کلیک و تبدیل داشت.
6. رنگ در فرهنگ های مختلف: وقتی کسب و کارها به فراتر از مرزها می روند، نقشه رنگی گسترش می یابد. متوجه شدیم که رنگها در نمادگرایی جهانی نیستند. خلوص و بی گناهی رنگ سفید در فرهنگ غربی ممکن است به عزاداری در شرق تبدیل شود. بازاریابان جهانی باید از حوزه فرهنگی نیز اطلاعات داشتند و تفاسیر رنگ در سراسر جهان را درک می کرد.
روانشناسی رنگ در بازاریابی یک روند زودگذر نیست بلکه یک اصل بیزمان است و در حال تکامل و تطبیق است، اما همواره آینهای برای احساسات، ادراکات و رفتارهای انسان دارد. به عنوان بازاریاب، درک این امر نه تنها نگاهی اجمالی به گذشته، بلکه بینشهای ارزشمندی برای آینده ارائه میدهد.
روانشناسی رنگ چه نقشی در بازاریابی دارد؟
هدف بازاریابی مؤثر ایجاد یک ارتباط فوری با مخاطبان و شروع به ایجاد آگاهی و وفاداری به برند از همان ابتدا است. روانشناسی رنگ نقش مهمی در تحقق این امر دارد. رنگهایی که برای زنده کردن لوگو و تبلیغات، وبسایتها و سایر ابزارهای بازاریابی خود استفاده میکنیم، پیامی ظریف و در عین حال قدرتمند را ارسال میکنند. مشتریان بدون اینکه آگاهانه آن را تشخیص دهند، در حال حاضر در مورد سبک و لحن یک برند به سادگی بر اساس رنگ، فرضیاتی را مطرح میکنند.
برندها میتوانند مکانهای استراتژیک و گروهبندی رنگها را برای ارتباط با مخاطب انتخاب کنند و آنها را نسبت به خرید ترغیب کنند. از رنگ اصلی میتوان برای انتقال ویژگی های کلی برند استفاده کرد. از رنگ ثانویه میتوان برای برانگیختن احساسات یا تحریک استفاده کرد، مانند برجسته کردن دکمهای در یک صفحه وب که از مشتریان جدید دعوت میکند به لیست پستی بپیوندند. درک روانشناسی رنگ به شما این امکان را میدهد که مخاطب ایجاد کنید و حتی فروش را افزایش دهید.
در روانشناسی بازاریابی رنگ هر رنگ به چه معناست؟
روانشناسی رنگ قرمز در بازاریابی
قرمز یکی از محبوبترین رنگهایی است که در مارکهای بازاریابی استفاده میشود که دلیل خوبی هم دارد.
این رنگ قدرتمند برخی از احساسات قوی را برمی انگیزد و توسط برندها برای نشان دادن ویژگیهایی مانند: شجاعت، جسارت، عمل، شور.
رنگ قرمز شور و شوق روز ولنتاین، شادی کریسمس را در ذهن تداعی میکند و حتی در فرهنگ چینی نشان دهنده شانس است.
برندهایی که به دنبال نشان دادن این ویژگیها با استفاده از رنگ قرمز در لوگوی خود هستند عبارتاند از نتفلیکس، یوتیوب و مجله تایم. مطالعات همچنین نشان دادهاند که دیدن رنگ قرمز جریان خون ما را تسریع میکند و در نتیجه متابولیسم ما را سرعت میبخشد و در انسان حس گرسنگی ایجاد میکند؛ بنابراین جای تعجب نیست که برندهایی مانند مک دونالد، کی اف سی و کوکاکولا از این رنگ استفاده میکنند. قرمز برای برندهایی که از آن استفاده میکنند، روحیه شجاعت و اشتیاق را برمی انگیزد.
روانشناسی رنگ صورتی در بازاریابی
رنگ صورتی بیش از صد سال است که با حس زنانگی همراه بوده است در حالی که همیشه اینطور نبوده است. امروزه، برندها زمانی که میخواهند ویژگیهایی مانند موارد زیر را بیان کنند از صورتی استفاده میکنند: ملایمت، عشق، محبت.
برندهایی که به دنبال ارتباط با مخاطبان زن و فراخوانی حس جوانی هستند، ممکن است از رنگ صورتی در بازاریابی خود استفاده کنند. ویکتوریا سیکرت و به خصوص برند فرعی آنها پینک و همچنین باربی، هر دو از رنگ صورتی استفاده میکنند. با ادامه دور شدن از نقشهای جنسیتی، برندهای دیگر مانند Dunkin’ Donuts و Instagram نیز شروع به استفاده از رنگهای مختلف صورتی در تلاش برای ارتباط با ویژگی های فراتر از زنانگی کردهاند. صورتی حس ملایمت و مراقبت را برای برندهایی که از آن استفاده میکنند، تداعی میکند.
روانشناسی رنگ نارنجی در بازاریابی
- نارنجی رنگی است که معمولاً برای نشان دادن ویژگیهایی مانند: خلاقیت، ماجرا، اشتیاق، دوستی
- رنگ نارنجی برای جلب توجه افراد شناخته شده است، به همین دلیل است که اغلب برای علائم جادهای استفاده میشود به ویژه در مناطق ساخت و ساز یا برای هشدارهای خطر.
- برندهایی که از رنگ نارنجی برای جلب توجه مشتریان و الهام بخشیدن به خلاقیت یا ماجراجویی استفاده میکنند عبارتاند از: Harley Davidson، Home Depot و JBL .
- نارنجی برای برندهایی که از آن استفاده میکنند، حال و هوای خلاقیت و ماجراجویی را تداعی میکند.
روانشناسی رنگ زرد در بازاریابی
در حالی که برخی مطالعات نشان دادهاند که رنگ زرد میتواند احساس ناامیدی یا حتی عصبانیت را برانگیزد، اما وقتی صحبت از برندسازی به میان میآید، زرد بیشتر به عنوان رنگی شاد دیده میشود.
شرکتها ممکن است زمانی که میخواهند احساسات خود را بیان کنند از رنگ زرد استفاده کنند: شادی، مثبت بودن، خوش بینی، روز تابستانی.
برندهایی که از زرد به عنوان رنگ اصلی در بازاریابی خود استفاده میکنند عبارتاند از مک دونالد، آیکیا و اسنپ چت.
رنگ زرد برای برندهایی که از آن استفاده میکنند، حس شادی و گرما را تداعی میکند.
روانشناسی رنگ سبز در بازاریابی
بسیاری از احساسات برانگیخته شده توسط رنگ سبز معمولاً به رابطه ما با دنیای طبیعی نسبت داده میشود.
همانطور که پیادهروی در فضای سبز میتواند به ما احساس آرامش بدهد، رنگ سبز در بازاریابی میتواند این حس را برانگیزد: رشد، سخاوتمندی، سلامتی، باروری. جان دیر در سیاره حیوانات از رنگ سبز برای نشان دادن ارتباط خود با طبیعت استفاده میکنند. برندهایی مانند Starbucks و Spotify از رنگ زرد برای برانگیختن احساسات استفاده میکنند.
رنگ سبز برای برندهایی که از آن استفاده میکنند، روحیه رشد، سلامت و وفاداری را القا میکند.
روانشناسی رنگ آبی در بازاریابی
اگر میخواهید وفاداری را القا کنید و مشتریان را به ویترین فروشگاه خود بازگردانید، بهتر است ویترین را آبی رنگ کنید. تحقیقات نشان میدهد که اگر ویترین را با رنگ سرد رنگ آمیزی کرده باشید مشتریان 15 درصد بیشتر احتمال دارد که به مغازه شما برگردند.
علاوه بر وفاداری، سایر ویژگیهایی که برندها می توانند با رنگ آبی بیان کنند عبارتاند از: ثبات، صلح، آرام، اعتماد.
برندی که از رنگ آبی برای بیان این احساسات استفاده میکنند عبارتاند از: فورد، فیس بوک و امریکن اکسپرس.
رنگ آبی برای برندهایی که از آن استفاده میکنند، حس آرامش و اعتماد را القا میکند.
روانشناسی رنگ بنفش در بازاریابی
بنفش که مدتها به عنوان رنگ سلطنتی در نظر گرفته میشد، همچنان در بازاریابی مدرن حس سلطنتی را تداعی میکند.
رنگ بنفش را میتوان برای نشان دادن ویژگی های برند مانند: لوکس، خرد، قدرت، معنویت.
برندهایی که این رنگ قدرتمند را برای برانگیختن احساس قدرت و تجمل به کار میگیرند عبارتاند از Yahoo، FedEx و Roku .
بنفش برای برندهایی که از آن استفاده میکنند، حسی از سلطنت، ثروت و تخیل را تداعی میکند.
روانشناسی رنگ قهوه ای در بازاریابی
مانند رنگ سبز، قهوه ای یک رنگ در طبیعت است که ثبات را تداعی میکند. سایر ویژگی های قهوه ای را میتوان برای بیان استفاده کرد: قابلیت اطمینان، قدرت، قابل اعتماد بودن، خاکی بودن.
یو پی اس شاید شناختهشدهترین برندی باشد که از احساس انعطاف پذیری و قابلیت اطمینان که رنگ قهوه ای برمی انگیزد استفاده میکند.
قهوه ای برای برندهایی که از آن استفاده میکنند، حالتی از قابلیت اطمینان، استحکام و خاکی بودن را تداعی میکند.
روانشناسی رنگ سفید در بازاریابی
در چرخه رنگ، سفید هنوز هم میتواند احساسات زیادی را برانگیزد. اغلب برای افزودن درام به رنگهای تیره متضاد مانند سیاه یا آبی استفاده میشود، در واقع ممکن است رنگ سفید را به یکی از قویترین رنگها در بازاریابی تبدیل کند.
رنگ سفید ممکن است برای برانگیختن احساسات زیر استفاده شود: خلوص، بی گناهی، پاکیزگی، فروتنی.
برخی از برندهایی که از رنگ سفید برای درام بخشیدن به لوگو و برند خود استفاده میکنند عبارتاند از اپل، شانل و آدیداس.
رنگ سفید برای برندهایی که از آن استفاده میکنند، حالت خلوص، پاکی و فروتنی را تداعی میکند.
روانشناسی رنگ خاکستری در بازاریابی
یکی از رنگهایی که در سالهای اخیر محبوبیت زیادی پیدا کرده است، در بازاریابی، دکوراسیون منزل و موارد دیگر، رنگ خاکستری است. با سایههای زیادی که میتوانند معانی مختلفی به خود بگیرند، برخی از ویژگیهای مشترکی که برندها از خاکستری برای بیان آن استفاده میکنند عبارتاند از: بی طرفی، همبستگی، لوکس، تعادل.
استفاده از رنگ خاکستری توسط مارکهای بزرگ هنوز کم است، اگرچه چندین شرکت بزرگ از این رنگ برای نسخههای دیگر لوگوی خود یا در رنگ ثانویه، از جمله تویوتا، اپل و وردپرس استفاده میکنند.
خاکستری برای برندهایی که از آن استفاده میکنند، حالت تمرکز، بی طرفی و آرامش را تداعی میکند.
روانشناسی رنگ سیاه در بازاریابی
برخلاف رنگ خاکستری، مشکی یک انتخاب محبوب در بین برندها در صنایع مختلف است. روانشناسی رنگ نشان میدهد که احساسات با رنگ مشکی برانگیخته میشود و تا حد زیادی به ترجیحات شخصی افراد بستگی دارد.
برندها به برخی از متداولترین ویژگیهایی که مشکی به آنها معروف است، متمایل هستند، از جمله: قدرت، ظرافت، پیچیدگی، قدرت، اعتماد به نفس. برندهایی که از مشکی در لوگوی خود استفاده میکنند عبارتاند از Coach، BMW، Prada و بسیاری دیگر.
رنگ مشکی برای برندهایی که از آن استفاده میکنند، حالتی از پیچیدگی، قدرت و رمز و راز را تداعی میکند.
تفاوت های ظریف قرار گرفتن رنگ در برندسازی:
در دنیای برندسازی دیجیتال، قرار دادن رنگ میتواند به اندازه خود برند تأثیرگذار باشد. بیایید به چند حوزه خاص بپردازیم:
روانشناسی رنگ برای ترغیب به کلیک کردن
رنگهای روشن و متضاد مانند نارنجی، قرمز یا زرد میتوانند دید را افزایش داده و کاربران را وادار به کلیک کردن کنند. با این حال، اطمینان از تضاد رنگ با پس زمینه و عدم تضاد با پالت کلی ضروری است. از ابزارهایی مانند بررسی کنتراست آنلاین استفاده کنید تا مطمئن شوید که دکمههای وب سایت شما متمایز است و از نظر زیبایی شناسی جذاب باقی میماند.
روانشناسی رنگها را به پست های اجتماعی خود بیاورید
پست های رنگهایی را میطلبند که دیده شوند و توجه کاربران را به خود جلب کنند. با این حال، آنها باید با صدا و تصویر برند شما سازگار باقی بمانند. یک پالت رنگی خاص برای پستهای اجتماعی ایجاد کنید که کمی پر جنب و جوش باشد اما همچنان با رنگهای اصلی برند شما هماهنگ باشد.
روانشناسی رنگ و پس زمینه
برای پسزمینههای وبسایت یا تبلیغات، رنگهای بیصدا یا خنثی معمولاً بهترین کار را دارند و خوانایی محتوا را تضمین میکنند. خاکستری روشن، بژ ملایم یا سایههای پاستلی اغلب متن را در عین زیبایی مدرن و تمیز حفظ میکند.
روانشناسی رنگ برای متون و سرفصلها برای دریافت پیام
روانشناسی در اینجا به وضوح و خوانایی گرایش دارد. ترکیبهای رنگ با کنتراست بالا مانند مشکی روی سفید یا سرمهای روی کرم تضمین میکنند که پیام شما دیده میشود. در تمام پلتفرمهای دیجیتال، رنگ فونت خود را ثابت نگه دارید و انسجام برند را ایجاد کنید.
در اصل، درک مکان و نحوه استفاده از روانشناسی رنگ در مکانهای دیجیتال مختلف میتواند تعامل، شناخت و تجربه کاربری کلی برند شما را افزایش دهد. تطبیق هر انتخاب رنگ با کاربرد خاص خود در عین حفظ ثبات کلی برند، کلید حضور دیجیتالی پویا و به یاد ماندنی است.
گروه های رنگی ضروری که برند شما به آن نیاز دارد:
رنگهای اصلی: اینها رنگهای اصلی هستند که نشاندهنده یک برند هستند و اغلب فوراً قابل تشخیص هستند. اکثر برندها یک تا سه رنگ اصلی خواهند داشت. بهعنوانمثال، به رنگ آبی در فیس بوک یا قرمز و زرد در مک دونالد فکر کنید. اینها رنگهایی هستند که بیشتر در مواد برندسازی استفاده میشوند و بر لوگو یا وبسایت یک برند تسلط دارند.
رنگهای ثانویه: رنگهای اصلی را پشتیبانی و تکمیل میکنند. آنها ممکن است به اندازه رنگهای اصلی فوراً قابل تشخیص نباشند، اما هنوز برای هویت یک برند ضروری هستند. آنها می توانند از نظر تعداد متفاوت باشند اما معمولاً از دو تا چهار رنگ متفاوت هستند. رنگهای ثانویه انعطافپذیری و تنوع را هنگام طراحی مواد بازاریابی ارائه میکنند و تضمین میکنند که هر قطعه یکسان به نظر نمیرسد، اما همچنان با برند مرتبط است.
رنگهای خنثی: این رنگها شامل سایههای سیاه، سفید، خاکستری و گاهی قهوهای یا بژ است. این رنگها تعادل و کنتراست را ایجاد میکنند. آنها برای متن، پس زمینه و سایر عناصر کاربردی که به خوانایی یا ظرافت نیاز دارند استفاده میشوند.
رنگهای تأکیدی: از این رنگها برای جلب توجه به عناصر خاص مانند دکمههای فراخوان یا نکات برجسته استفاده میشود. آنها ممکن است بخشی از پالت اولیه یا ثانویه نباشند، اما هدفی کاربردی در طراحی دارند.
کارشناسان معمولاً پیشنهاد میکنند که برندها باید مراقب باشند که پالت رنگ خود را بیش از حد پیچیده نکنند. پالت با رنگهای زیاد میتواند شناخت برند را کمرنگ کند و نام تجاری را ناسازگار نشان دهد. برای اکثر برندها، چسبیدن به دو یا سه رنگ اصلی و سپس گسترش با رنگهای ثانویه و خنثی در صورت لزوم، یک قانون خوب است.
همچنین شایان ذکر است که برخی از برندها با استفاده مداوم از یک رنگ مشخص و منفرد (مثلاً آبی تیفانی) قابل تشخیص هستند. برای مشاوره رنگ می توانید با آژانس تبلیغاتی نگاه در تماس باشید.
روانشناسی رنگ در بازاریابی برای شروع سریع
زمان میتواند برای بسیاری از کسبوکارها، بهویژه استارتآپها یا شرکتهای کوچک، یک محدودیت باشد. در اینجا چند روش کمتر شناخته شده و سریع برای ایجاد یک پالت رنگ وجود دارد:
با الهام از محیط خود برای انتخاب رنگ استفاده کنید.
چه طرح رنگی فضای اداری شما باشد، چه رنگ لیوان قهوه مورد علاقه شما، یا رنگهای موجود در کمد لباس شما، رنگ الهام بخش را میتوانید در محیط اطراف خود پیدا کنید.
از گالری خود استفاده کنید.
اگر قبلاً عکسهای برند یا هر تصویر دیگری مرتبط با برند خود دارید، یک پالت رنگی از آنها استخراج کنید. وبسایتهایی مانند Pictaculous یا Image Color Picker به شما امکان میدهد عکسی را آپلود کنید و یک پالت دریافت کنید.
سایت پالتها را جستجو کنید:
ابزارهایی مانند Coolors.co امکان تولید سریع پالتهای رنگی تصادفی را فراهم میکنند.
بررسی طرحهای لوگوی رقبا:
به طرحهای رنگی رقبا یا مارکهای موجود در جایگاه خود که دنبال میکنید، نگاهی بیندازید. در حالی که نمیخواهید کپی کنید، این میتواند به عنوان یک الهام سریع باشد.
محتوای وب سایت مورد علاقه:
طرحهای وب، تبلیغات یا پستهای رسانههای اجتماعی را که دوست دارید، نشانکگذاری یا اسکرینشات کنید. حتی اگر آنها به طور مستقیم با کسب و کار شما مرتبط نباشند، می توانند یک طرح رنگی الهام بخش باشند.
هنر و تاریخ:
جنبشهای هنری، مانند امپرسیونیسم، کوبیسم، یا هنر پاپ، طرحهای رنگی مشخصی دارند. نگاه سریع به اینها میتواند یک پالت آماده برای استفاده را ارائه دهد.
به یاد داشته باشید، در حالی که اینها راههای سریعتری برای توسعه یک پالت هستند، اما در زمانی که زمان اجازه میدهد، بازبینی و اصلاح آن همیشه سودمند است. پالت رنگ برند شما برای درک برند شما اساسی است، بنابراین حتی اگر سریع شروع کنید، ارزش آن را دارد که تا زمانی که میتوانید برای تکمیل آن وقت بگذارید.
نتیجه گیری
رنگ در مرکز بازاریابی قرار دارد. از انتخاب رنگ برای برجسته کردن لوگو تا استفاده از رنگ مناسب برای الهام بخشیدن به آگاهی و وفاداری به برند و الهام بخشیدن به عمل، روانشناسی رنگ میتواند به شما کمک کند تا تأثیرات ناخودآگاه تلاشهای بازاریابی خود را به حداکثر برسانید.
سوالات متداول روانشناسی رنگ در بازاریابی
با رنگها چه احساساتی را میخواهیم برانگیزیم؟
رنگها قدرت برانگیختن احساسات و عواطف خاص را دارند. درک روانشناسی رنگها میتواند به برندها کمک کند تا تعیین کنند که مخاطبانشان در هنگام مواجهه با برند چه احساسی داشته باشند.
چه رنگی مناسب مخاطب هدف ما است؟
جمعیتشناسیهای مختلف ممکن است رنگها را بر اساس عوامل فرهنگی، سنی یا جنسیتی متفاوت درک کنند. قبل از تصمیم گیری در مورد پالت، دانستن اینکه با چه کسی صحبت میکنید ضروری است.
رنگ برند تجاری ما به چه معناست؟
آیا شما مدرن و مبتکر هستید یا سنتی و قابل اعتماد؟ رنگها می توانند این شخصیتهای برند را منتقل کنند. بهعنوانمثال، آبی اغلب نشان دهنده اعتماد و ثبات است، در حالی که نارنجی میتواند نماد خلاقیت و انرژی باشد.
آیا رنگهای انتخابی ما از نظر فرهنگی مناسب هستند؟
برای برندهایی با مخاطبان هدف جهانی، درک مفاهیم فرهنگی رنگها ضروری است. رنگی که در یک فرهنگ به خوبی دریافت میشود، ممکن است در فرهنگ دیگر بار منفی داشته باشد.
رنگها در سیاه و سفید چگونه به نظر میرسند؟
مواردی وجود خواهد داشت که رنگها باید به مقیاس خاکستری ترجمه شوند. مهم است که اطمینان حاصل شود که آنها همچنان کنتراست و قابل تشخیص بودن را در صورت حذف رنگ حفظ میکنند.
رنگها چگونه با هم تعامل دارند؟
اگر چندین رنگ را در نظر میگیرید، بسیار مهم است که ببینید چگونه با هم تعامل دارند. آیا آنها مکمل یکدیگر هستند؟ آیا کنتراست کافی برای خوانایی و طراحی وجود دارد؟
روانشناسی در پس انتخابهای ما چیست؟
آیا رنگی را به این دلیل انتخاب میکنید که شخصاً آن را دوست داشته باشد یا به این دلیل که به طور مؤثر پیام برند شما را منتقل میکند؟ همیشه ایده خوبی است که روانشناسی رنگ را دوباره مرور کنید تا مطمئن شوید که انتخابها با اهداف برند شما همسو هستند.
رنگها چگونه بر تجربه کاربر تأثیر میگذارند؟
به خصوص برای پلتفرمهای دیجیتال، رنگها می توانند بر قابلیت استفاده تأثیر بگذارند. بهعنوانمثال، رنگهای خاص میتوانند اقداماتی (مانند کلیک) را تشویق کنند، در حالی که سایر رنگها ممکن است کاربران را منصرف کنند.
با در نظر گرفتن دقیق این سؤالات، برندها می توانند تصمیمات آگاهانه بگیرند و اطمینان حاصل کنند که انتخاب رنگ آنها با اخلاق برند آنها مطابقت دارد، با مخاطبان آنها طنین انداز میشود و در آزمون زمان مقاومت میکنند.