منتورینگ دندانپزشکی

منتورینگ

وقتی که صحبت از منتورینگ و منتور به میان می‌آید، معادل‌هایی همچون مربی، مشاور، راهنما و غیره را می‌توان استفاده کرد. اما در این میان مشکلی بوجود می‌آید و آن هم اینکه معادل‌هایی از این دست شاید نتوانند آن‌طور که باید و شاید ماهیت این موضوع را انتقال دهند.

چرا که اگر نگوییم اصطلاح منتور به تازگی وارد ادبیات ما شده است. اما به طور قطع می‌توان گفت که جزو مفاهیم جدیدی است که امروزه کارآفرینان استفاده می‌کنند و از همین روی از اینجای بحث به بعد تمرکز روی استفاده از همان معادل‌های لاتین است.

Mentor کیست؟

منتورینگ ریشه در یونان باستان دارد به طوری که می‌توان گفت واژهٔ منتور از داستان معروف اُدیسهٔ هومر گرفته شده است. در این داستان شخصیتی پیر به نام Telemachus وجود دارد که وی بواسطهٔ ارتباطی که با الههٔ خِرد دارا است، می‌تواند شخصیت دیگر داستان به نام Mentor را در مسیر زندگی و دوراهی‌هایی که بر سر آن‌ها قرار می‌گیرد راهنمایی کند که بر همین اساس واژهٔ Mentor وارد زبان انگلیسی شد به طوری که امروزه منتور به کسی گفته می‌شود که دانش و خِرد خود را با افراد کم‌تجربه به اشتراک می‌گذارد.

Mentee کیست؟

وقتی می‌گوییم منتور کسی است که دانش خود را با فردی که تجربهٔ کمتری دارا است به اشتراک می‌گذارد، به سادگی می‌توان حدس زد که مِنتی (Mentee) به چه کسی گفته می‌شود. به عبارتی، مِنتی همان فردی است که نیازمند راهنمایی‌ها، دستورالعمل‌ها و توصیه‌های منتور است.

آیا برخورداری از منتور نقطه ضعف محسوب می‌شود؟

به نظر می ‌رسد که اگر این پرسش را با ذکر یک شاهد مثال پاسخ دهیم، تأثیر گذاری بیشتری خواهد داشت. Bill Gate در دنیای فناوری فرد نام ‌آشنایی است و نیاز به توضیح نیست که وی زمانی به عنوان پول‌دارترین فرد روی کرهٔ زمین قلمداد می ‌شد (البته حتی اگر در حال حاضر چنین صفتی به وی اطلاق نگردد، او کماکان یکی از پول ‌دار ترین‌ افراد است.) جالب است بدانید که هم ‌بنیان ‌گذار کمپانی مایکروسافت در زندگی حرفه ‌ای خود منتوری داشته است به نام Warren Buffett که از قضا ایشان هم یکی از افراد بسیار موفق در حوزهٔ کسب ‌و کار در دنیا است.

با این تفاسیر، می ‌توان گفت که برخورداری از منتور (مربی یا راهنما) نه تنها نقطه ضعف محسوب نمی‌گردد، بلکه این قضیه به حدی در فضای کسب ‌و کار حائز اهمیت است که شاید بتوان گفت داشتن منتور به نوعی نشان‌ دهندهٔ نگاه حرفه‌ ای منتی (شاگر یا راهنمایی ‌گیرنده) است اما در عین حال توجه داشته باشیم که معیارهای زیادی برای انتخاب یک منتور خوب وجود دارد که در ادامه بیشتر پیرامون این مسئله صحبت خواهیم کرد.

منتورینگ چه مزایایی دارا است؟

در ادامه خواهیم گفت که یک منتور چه وظایفی دارد و چگونه می ‌توانیم یک منتور خوب را تشخیص دهیم اما در این نقطه بهتر است ابتدا به بررسی این موضوع بپردازیم که اساساً منتورینگ چه مزیت‌ هایی دارد و پس از انتخاب یک منتور خوب، چه اتفاقی برایمان رخ خواهد دارد که برخی از مهم ‌ترین مزایای منتورینگ عبارتند از:

 موفقیت شغلی:

 سازمان ‌ها و شرکت ‌هایی که با کمک نیروهای با سابقه ی خود برای تازه‌ وارد ها برنامه ‌های منتورینگ رسمی در نظر می ‌گیرند، می ‌توانند اعتماد داشته باشند که افراد جدید در کوتاه‌ترین زمان ممکن با ارزش‌های سازمان آشنا شده و می‌توانند در همان راستا گام بردارند (به این نوع منتورها Organizational Mentor گفته می ‌شود. ادامه بیشتر در این خصوص صحبت خواهیم کرد.) از سوی دیگر، اگر به شکلی غیررسمی به مقولهٔ منتورینگ نگاه کنیم.

بدین صورت که اگر یک فریلنسر هستیم و برای ارتقاء دانش خود در زمینهٔ خاصی شخصاً اقدام به کمک گرفتن از یک منتور کنیم، می‌توانیم این تضمین را داشته باشیم که علیرغم عدم حضور در فضای کسب‌وکار رسمی همچون به استخدام یک شرکت درآمدن، خواهیم فهمید که روال انجام کارها در شرکت ‌ها به چه شکل است و چگونه می ‌توانیم از غافلهٔ افراد حرفه ‌ای عقب نمانیم.

 یادگیری بیشتر هم برای منتور و هم برای منتی:

 اگر از کسانی که در حوزهٔ منتورینگ چند سالی است فعالیت می ‌کنند بپرسیم که «آیا یادگیری در منتورینگ یک ‌طرفه است؟»، احتمالاً تعداد قابل ‌توجهی از ایشان پاسخ دهند خیر چرا که اساساً منتورینگ یک جادهٔ دوطرفه است که درست است.

در آن منتی چیزهای به مراتب بیشتری فرا می ‌گیرد، اما منتور هم دائماً در حال مواجه با چالش ‌های جدید، موقعیت ‌های متفاوت و آدم ‌های گوناگون است و مسائلی از این دست منجر بدین خواهند گشت تا منتور هم پیوسته در حال یادگیری چیزهای جدیدی باشد.

 دستیابی به فرصت ‌های طلایی بیشتر:

 یکی از مزایای منتورینگ که هرگز نمی ‌توان آن را نادیده گرفت این است که منتور می‌تواند فرصت ‌های کاری بی ‌شماری برای منتی ایجاد کند. به طور مثال، فرض کنیم یک دولوپر مبتدی هستیم که از یک دولوپر ارشد به عنوان منتور خود بهره می‌جوییم. حال سؤال اینجا است که به نظر شما اگر فرد با استعدادی باشیم و منتورمان هم از عملکرد ما راضی باشد، چه ‌قدر احتمال دارد وی ما را به کار فرمایانی که می ‌شناسد معرفی ننماید؟

وظایف کلیدی منتور کدامند؟

شاید بتوان گفت مهم ‌ترین وظیفه ‌ای که یک منتور دارا است، هدایت کردن منتی در جهت و مسیر درست می ‌باشد اما در عین حال یک لیست از وظایف را می‌توان برای یک منتور حرفه‌ای در نظر گرفته که برخی از مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

هدایت کردن منتی در مسیر درست
همواره در دسترس باشد
صداقت داشته باشد
دید همه‌جانبه داشته باشد
اشتباهات را گوشزد کند
الهام‌بخش باشد
به تصویر کشاندن مسیر و مقصد نهایی
توانایی ترسیم رودمپ

 هدایت کردن منتی در مسیر درست:

 پیش از این گفتیم که مهم‌ترین وظیفهٔ منتور هدایت‌گری است بدین صورت که باید برای فردی که به وی مراجعه می‌کند راه را از چاه مشخص سازد، بی‌خود و بی‌جهت به منتی انرژی مثبت نداده بلکه کاملاً واقع‌گرایانه با مسائل برخورد کند و همچنین رنج، سختی، مشقت و چالش‌هایی که خود در طول سالیان با آن‌ها مواجه شده را به صورت خلاصه و مفید در اختیار شاگردش قرار دهد.

 همواره در دسترس باشد:

 این ویژگی در انتخاب یک منتور بسیار حائز اهمیت است چرا که گاهی اوقات پیش می‌آید افرادی که به دنبال یک منتور در حوزهٔ زندگی شخصی یا بیزینسی می‌گردند بر سر دوراهی‌هایی قرار می‌گیرند که خیلی سریع نیاز به مشاوره پیدا می‌کنند که در چنین مواقع لزوم برخورداری از منتوری که در دسترس باشد دوچندان می‌گردد.

صداقت داشته باشد:

 پیش از این گفتیم که یک منتور خوب کسی است که بی‌خود و بی‌جهت به شاگردان خود انرژی مثبت نداده و به شکلی واهی مدینهٔ فاضله‌ای برای ایشان ترسیم ننماید بلکه کاملاً باید صادق باشد (اینکه می‌گوییم منتور نباید بی‌خود و بی‌جهت انرژی مثبت دهد.

هرگز بدین معنی نیست که وی باید همواره نیمهٔ خالی لیوان را نگاه کند بلکه منظور آن است که وی باید دیدی کاملاً واقع‌گرایانه به مسائل داشته باشد چرا که هرگونه اشتباه از جانب وی می‌تواند به زیان منتی تمام شده و حتی زندگی‌اش را به تباهی بکشاند.) به عبارتی، صداقت در کلام، رفتار و مَنش منتور کمک می‌کند تا شاگرد بیش از پیش راه را از چاه بازشناسد.

دید همه ‌جانبه داشته باشد:

 منظور از دید همه‌جانبه این است که منتور باید تفکر الگوریتمیک داشته باشد بدین شکل که به مسائل از زوایای مختلفی نگاه کرده، جوانب مختلف یک تصمیم را بسنجد و هرگز نگاه کوتاه‌مدت نداشته باشد که در این صورت کسی که به منتور اعتماد کرده با خیال راحت می‌تواند به توصیه‌های وی، حتی اگر برخلاف نظرش باشند، گوش فرا دهد.

 اشتباهات را گوشزد کند:

 یک منتور خوب کسی است که هرگز با منتی خود رودربایستی نداشته و همواره اشتباهات وی گوشزد کند. این ویژگی منتور در ظاهر کمی خشک، خشن و بی‌رحمانه است و حتی گاهی منتی را از اینکه دست به انتخاب یک منتور زده پشیمان می‌سازد اما اگر این مقوله را با سه‌گانهٔ پزشک بیمار دارو مقایسه کنیم.

شاید این تلخی جای خود را به شیرینی دهد. به عبارتی، همان‌طور که وقتی بیمار می‌شویم به پزشک مراجعه می‌کنیم و ایشان هم علیرغم اینکه از داروهای تلخ خوشمان نمی‌آید یا از آپمول می‌ترسیم برایمان انواع و اقسام داروهای بدمزه و در عین حال چند پنی‌سیلین تجویز می‌کند تا خوب شویم و در نهایت هم بهبود می‌یابیم، وقتی به منتور خود اعتماد داشته باشیم و ایشان هم آنچه به صلاح ما است (ولو تلخ و چالش‌‌برانگیز) را توصیه می‌کند، در نهایت برندهٔ این بازی منتی خواهد بود.

 الهام‌بخش باشد:

 قبلاً گفتیم که انرژی مثبت دادن به شکلی واهی اصلاً خوب نیست اما در عین حال یکی از ویژگی‌های شاخص منتور الهام‌بخش بودن است بدین شکل که به کرات پیش می‌آید که منتی در مسیر پرشیب، ناهمواره، سخت و خسته‌کنندهٔ پیشرفت به قول معروف کم می‌آورد و بارها و بارها تصمیم به تسلیم شدن می ‌گیرد .

در چنین مواقعی نقش یک منتور الهام‌بخش دوچندان می‌گردد. به عبارتی، منتور خوب کسی است که بتواند در چنین شرایطی نتایجی که شاگردش پس از تحمل رنج و مشقت‌های فراوان به دست می‌آورد را به وی گوشزد کند که این مهم با نشان دادن مقصد نهایی میسر می‌گردد که مورد بعدی به همین قضیه اختصاص دارد.

 به تصویر کشاندن مسیر و مقصد نهایی:

 اگر در مسیری گام برداریم که اساساً ندانیم مقصد کجا است، رسیدن به قله چه لذتی دارا است و پس از دست یافتن به نتیجه‌ای که شاید ماه‌ها و سال‌ها در انتظارش بودیم چه‌قدر کیفیت زندگی‌مان بهبود پیدا می‌کند، بدون شک به مرور زمان انگیزهٔ خود را از دست خواهیم داد که شاید یک مثال خوب در این حوزه، بارداری باشد.

مادری را فرض کنیم که بین ۷ تا ۹ ماه حالت تهوع، کمردرد، سنگینی وزن جنین، ترک شغلی که دوستش داشته، خانه‌نشینی و مسائلی از این دست را تحمل می‌کند اما به این امید که پس از طی کردن این مسیر پر از فراز و نشیب به نتیجهٔ خوبی می‌رسد (به عبارتی مادر می‌شود)، وی می‌تواند آستانهٔ درد خود را بالا ببرد.

مقولهٔ موفقیت شغلی هم خیلی بی‌ربط به مثال فوق نیست اما یک تفاوت عمده دارد و آن هم اینکه برخلاف مادر که نتیجهٔ ۹ ماه بارداری برایش تعریف‌شده، ملموس و مشخص است، منتی هرگز نمی‌داند که مثلاً پس از چندین و چند ماه یادگیری کدنویسی قرار است به چه جایگاهی برسد و اینجا است که منتور نقش مهمی ایفا می‌کند بدین شکل که باید مسیر و مقصد نهایی را برای وی به تصویر بکشاند.

 توانایی ترسیم رودمپ:

 نیاز به توضیح نیست که به تصویر کشاندن مسیر و مقصد نهایی برای منتی بدون ترسیم یک رودمپ (نقشهٔ‌راه) اصولی امکان‌پذیر نیست. در واقع، منتور این وظیفه را دارا است تا با توجه به تجربیات گذشتهٔ خود، شرایط فعلی بازار، مد نظر قرار دادن تغییرات کنونی مارکت نسبت به گذشته، روحیات شاگرد و پتانسیل پیشرفت وی اقدام به ترسیم یک نقشهٔ‌راه کوتاه اما در عین حال نتیجه‌گرا نماید.

یک منتور خوب چه ویژگی‌هایی دارا است؟

هنگامی که قصد داریم دست به انتخاب یک منتور بزنیم، با مد نظر قرار دادن نکاتی که در ارتباط با وظایف کلیدی منتور بودند، خواهیم توانست بخش قابل‌توجهی از فرآیند انتخاب را طی کنیم اما در عین حال باید یکسری خصیصه‌ها و ویژگی‌های دیگر را هم مد نظر قرار دهیم تا در نهایت به نتیجه‌ای که می‌خواهیم برسیم که در همین راستا می‌توان موارد زیر را برشمرد:

– داشتن دید عمیق نسبت به بازار
– اهل شعار دادن نبودن
– نتورکینگ قوی
– ایفای نقش یک رُل مادِل (اُلگو)

 داشتن دید عمیق نسبت به بازار:

 وقتی قرار است در حوزهٔ استارتاپ منتوری برای خود انتخاب کنیم، مسلماً کسی که در این اکوسیستم چند سال در حال فعالیت است از اثربخشی به مراتب بیشتری نیست به کسی که صرفاً چند کتاب در باب استارتاپ مطالعه کرده است خواهد داشت! علاوه بر داشتن سابقهٔ فعالیت در یک حوزهٔ خاص، وی نسبت به حوزه‌ای که ما به عنوان منتی قرار است از تجربیات وی استفاده کنیم باید یک دید عمیق داشته باشد.

در غیر این صورت می‌تواند موفقیت‌های آتی ما را تحت‌الشعاع قرار دهد (به طور مثال، اگر قرار است یک فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کنید، مسلماً فردی با تجربهٔ مفید در حوزه‌های استارتاپ، طراحی وب اپلیکیشن، سئو و مباحثی از این دست می‌تواند راهنمایی‌های خوبی عرضه کند اما از آنجا که وی دید عمیقی نسبت به مقولهٔ E-commerce ندارد، شاید آن‌طور که باید و شاید نتواند نقش یک منتور حرفه‌ای را برایمان بازی کند.)

 اهل شعار دادن نبودن:

 در انتخاب منتور خود باید همواره به دنبال کسی باشیم که به قول معروف اهل شعار دادن نباشد بلکه مسئولیت آنچه بر زبان می‌آورد را قبول کرده و یا همواره پای تصمیمی که می‌گیرد بایستد. به عنوان مثال، وقتی می‌بینیم که منتور دائم از کیفیت، دِدلاین، اهمیت خوش‌قولی در کسب‌وکار، هوش هیجانی و مسائلی از این دست صحبت می‌کند اما در عین حال خود در پیاده‌سازی آن‌ها موفق عمل نمی‌کند، این رفتارها به منزلهٔ سیگنال‌هایی هستند که باید حتماً مد نظر قرار داد و گاهی شاید بواسطهٔ همین رفتارها باید در انتخاب منتور خود تجدید نظر کرد!

 نتورکینگ قوی:

 منتورهای حرفه‌ای صرفاً بواسطهٔ مهارت‌های شخصِ خودشان نیست که می‌تواند ضامن موفقیت شاگردانشان شوند بلکه ارتباطات تجاری (نتورکینگ) ایشان با سایر فعالان صنعت مد نظر، دوستان‌شان، سایر منتی‌های تحت حمایت ایشان و حتی منتورهای قبلی خودشان هستند که می‌توانند در پروسهٔ هدایت‌گری منتی نقش مهمی ایفا کنند. به عبارتی، گاهی حتی ممکن است که منتور از یک جایی به بعد نتواند آن‌طور که باید و شاید نقش یک راهنمای خوب را بازی کند اما بواسطهٔ دوستانی که دارد، می‌تواند شاگردش را به شخص دیگری که به مراتب عملکرد بهتری دارد ارجاع دهد.

 ایفای نقش یک رُل مادِل (اُلگو):

منتور خوب کسی است که مَنش، رفتار و نگاهش به کسب ‌و کار به گونه ‌ای باشد که منتی آرزو کند روزی شبیه به وی گردد. به عبارت دیگر، منتور باید نقش یک Role Model (اُلگو) را برای منتی بازی کند (داخل پرانتز روی سخن با منتی ‌ها است که هرگز نباید در این باره افراط و تفریط کنند و از منتور یک بُت بسازند چرا که هیچ انسانی کامل نیست و این وظیفه بر دوش منتی است که صرفاً نقاط مثبت منتور را گرفته و در عین حال هرگز به دنبال تقلید کورکورانه نرود .